سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین آقای حسینی (امام جمعه محترم اردکان)

سخنرانی حجت الاسلام حسینی امام جمعه محترم اردکان در مراسم
چهارمین سالگرد ارتحال آیت الله بهجتی(شفق)
در مسجد کوشکنو اردکان
قال علی‌(ع) الناس ثلاثه عالم ربانی و متعلم علی سبیل النجات و همج الرعا
هدیه به ارواح طیبه و تابناک ائمه معصومین‌‌ (ع) و ارواح مطهر شهدا و شهدای ارجمند و آزاده این شهرستان و روح امام شهیدان و به ارواح مطهر همه علما صلحا و گذشتگان و گذشتگان از این جمع و خاصه به روح مطهر حضرت آیت الله بهجتی که مجلس به نام و یاد ایشان و چهارمین سال درگذشت ایشان تشکیل شده است و روح حضرت آیت الله خاتمی اجماعاً صلوات.
به مناسبت موضوع مجلس که به عنوان چهارمین سالگرد ارتحال عالمی وارسته تشکیل شده است این حدیث شریف علوی را شرح مختصری عرض می‌‌کنم که امام در خطاب به جناب کمیل بن زیاد نخعی این حدیث را بیان کرده‌اند که الناسُ ثلاثه مردم به سه دسته تقسیم می‌‌شوند در این تقسیم بندی حضرت می‌‌فرمایند اول عالم الربانی مقدم بر همه آن علماء ربانی هستند، دوم متعلم علی سبیل النجات شاگردانی که راه نجات را طی می‌‌کنند و سوم فرمود همج الرعا افرادی که به هر طرفی باد بیاید به همان سمت و سو حرکت می‌‌کنند و تحت تربیت علما ربانی قرار ندارند. در این که عالم ربانی چه کسی است و این صفت ربانی چه مطلبی را می‌‌رساند توضیح مختصری را عرض می‌‌کنم. گاهی عالم اهل عبادت است، اهل رکوع و سجود و تلاوت قرآن و مسجد است می‌‌تواند عالمی عابد باشد اما ربّانی نباشد. گاهی عالمی در زندگی زاهدانه، بی توجه به دنیا زندگی می‌‌کند. عالمی زاهد است، ربانی ممکن است نباشد. ربانی ویژگی برای بعضی از علما هست که دو خصوصیت را می‌‌شود از آن بهره گرفت: یکی اینکه کلمه رب به معنای پرورش دهنده و تربیت کننده است. یکی از مقدس‌ترین نامهای خداوند کلمه رب است و این نام خاص بعد از کلمه الله به عنوان اسمی که جامع همه صفات خوب است « الْحَمْدُ للَّهِ رَب الْعَلَمِينَ » به این ویژگی و صفت حضرت حق اشاره می‌‌شود که پرورش دهنده و تربیت کننده عالمیان است به این اسم هم در قرآن توجه خاص شده و هم در دعاهای وارده از معصومین. حضرت موسی وقتی می‌‌خواهد از خدا درخواستی را مطرح کند با کلمه رب خدا را صدا می‌‌زند. « رَب اشرَحْ لى صدْرِى وَ يَسرْ لى أَمْرِى» خدا را با نام رب خطاب می‌‌کند. به پیامبر خطاب می‌‌شود«قُل ربّ زدنی علماً و عملاً» با کلمه رب می‌‌گوید خدا را بخوان که خدا علم و توفیقت را زیاد کند. « رَبَّنَا ءَاتِنَا فى الدُّنْيَا حَسنَةً وَ فى الاَخِرَةِ حَسنَةً وَ قِنَا عَذَاب النَّارِ» بندگان خوب خدا که از خداوند چیزی درخواست می‌‌کنند با کلمه رب می‌‌خوانند. «قُلْ أَعُوذُ بِرَب النَّاسِ، قُلْ أَعُوذُ بِرَب الْفَلَقِ» این اسم در قرآن و فرهنگ اسلامی ما جایگاه ویژه‌ای دارد چون به نقش پرورش دهندگی و تربیتی خدا اشاره می‌‌کند. اصلاً ارزش انسانها، نه تنها انسانها بلکه ارزش حیوان و گل و گیاه هم با تربیت است. اگر آب و خاکی در جایی باشد. خاک ارزش زیادی ندارد وقتی این خاک در اختیار یک فرد هنرمند قرار می‌‌گیرد با آن کار می‌‌کند، تربیتش می‌‌کند از آن یک شیء قیمتی می‌‌سازد، ارزشمند می‌‌شود. درخت، آن درختی و آن گل و گیاهی ارزشمند است که در تحت تربیت باغبان ماهری باشد که درست پرورشش بدهد. درختهای خودرو که کسی به آن نرسیده، پیوندی نزده، کاری روی آن انجام نداده، ارزش آنچنانی ندارد. حیوان هم از همین قرار است. یک سگ ولگرد کشتنش گناهی ندارد اگر مزاحمتی ایجاد کند. قیمت هم نباید کسی پرداخت کند. امّا همان سگ اگر شد نگهبان گله، نگهبان باغ و بستان و منزل هم کشتنش گناه دارد و هم اگر کسی بکشد پول آن را باید به صاحبش بدهد، مدیون می‌‌شود. سگ نجس العین خرید و فروشش مجاز نیست، ولی سگی که تربیت شد ارزش برای آن بوجود می‌‌آید. در رابطه با انسان هم انسانی ارزشمند خواهد بود که تحت تربیت افراد باسواد، دلسوز، خدمتگزار و امین قرار بگیرد. با تربیت یک مربی لایق فرد و افراد و جامعه ارزشمند می‌‌شود. آنها که تحت تربیت یک مربی لایق قرار بگیرند البته دو شرط اصلی و اساسی باید حتماً در مربی رعایت بشود: یکی علم به مبانی تربیتی و یکی دلسوز بودن در حق کسی که تحت تربیت واقع می‌‌شود. که در جای خود باید بحث مفصل بشود.
هر کدام از این دو که نباشد تربیت ناقص است. گاهی می‌‌خواهد خدمت کند خیانت می‌‌کند. می‌‌خواهد در جهت صحیح هدایت کند راه را اشتباه نشان می‌‌دهد. آنها موفق‌ترند در تربیت جامعه که عالم ربانی باشند. عالم باشند و نقش تربیت را در جامعه ایفا کنند. ائمه اطهار‌(ع) در رأس جامعه از نظر علم وضعیتشان مشخص است. حضرت علی‌(ع)باب علم پیامبر و بقیه ائمه هم علمشان را از حضرت علی (ع) و از حضرت رسول‌(ص) از منبع علم الهی فرا گرفته‌اند. بعد از ائمه دین علما، پرورش یافتگان حوزه‌های علمیه، آیت الله بهجتی‌ها می‌‌توانند علمای ربانی باشند کسانی که دغدغه خاطری جز نجات مردم و راه راست به مردم نشان دادن چیز دیگری وجهه همّت آنها نیست اگر در مصدر امر قرار می‌‌گیرند دنبال ساخت و ساز مدرسه علمیه‌اند. مدرسه علمیة این شهر گرچه سبقت و سابقه فراوان دارد ولی در بازسازی جدید و شکل گرفتن امروزی حضرت آیت الله بهجتی نقش اصلی داشت. در احداث و تأسیس مدرسه و حوزه علمیه خواهران، حضرت آیت‌الله بهجتی مؤسس بود. به پرورش و تربیت صحیح دینی هم برای مردها و برادران و هم برای خواهران اهمیت می‌‌داد.
هم حوزه علمیة برادران را تقویت کرد و هم حوزه علمیة خواهران را تأسیس کرد. می‌‌آمد شعر بگوید، اشعارش را ببینید. دیوان اشعارش را که حالا بحث شد همین امروز خدمت حضرات فرزندان بزرگوارشان عرض شد و قرار بر این شد که انشاالله در آینده نه‌چندان دوری دیوان اشعار ایشان تهیه شود و در اختیار مردم و بخصوص اهالی اردکان قرار بگیرد می‌‌بینید چه اشعاری دارد، چه دید و تفکری دارد. با خدا که مناجات می‌‌کند یک عالم حرف زدنش با خدا هم عالمانه است. تفسیر می‌‌کند، دعای مکارم الاخلاق را. خطبه همام و متقین را دو دوره تفسیر کرده چون خطبه‌ای است که صد و ده صفت و ویژگی از پرهیزگاران برای مردم بیان شده توسط کسی که مولای متقیان، امیر مؤمنان است. دو دوره که هر دوره‌ای حدود دو سال وقت می‌‌خواهد بیان کردن خطبه متقین برای مردم. چه دغدغه‌ای جز تربیت جامعه دارد. جز بار آوردن افراد متقی از بیان این خطبه چه منظوری دارد. عالم ربانی این معنا را می‌‌دهد و ربانی بودنش اقتضا می‌‌کند آنچه تأثیرگذار در تربیت جامعه هست برای آنها بیان کند. شرح دعای ابوحمزه ثمالی را به شعر درمی‌آورد گاهی به نثر بیان می‌‌کند که مقام معظم رهبری در الگو دادن به شعرا و ادبای کشور در جلسه اخیری که با شاعران و ادیبان سخن می‌‌گفتند به شعر شفق (آیت الله بهجتی) در رابطه با شرح دعای ابوحمزه اشاره کردند. که اینها زمینه است. شما می‌‌خواهید شعر بگویید، بیایید این محتوایی که از معصومین رسیده، دعاهای وارده از اهل بیت و ائمه دین را برای مردم شرح بدهید. اثر تربیتی اینها است که جامعه را نجات می‌‌دهد و زمینه نجات و سعادت جامعه را فراهم می‌‌کند.
درس می‌‌دهد، کلاس اخلاق تشکیل می‌‌دهد. حتی در نامه‌نگاری، بعضی از نامه‌های مرحوم آقای بهجتی را دیدم. مطلبی که می‌‌تواند ظرف یکی، دو خط مطلب بیان بشود تأمّد داشته حتماً یک تذکر اخلاقی بدهد. یک شعری عرفانی را مطرح کند برای سازندگی این بیان، چون دنبال تربیت است. به فرد نامه می‌‌نویسد، به بعضی از خدمتگزاران جامعه نامه نوشته، به فرزند برومندش نامه نوشته، در آن نامه از اشعار حافظ استفاده کرده. بیانات عرفانی ارائه می‌‌کند. اینها همه به لحاظ دغدغه‌ای است که حضرت آیت الله بهجتی (ره) داشته به عنوان یک عالم ربانی. همینجوری نمی‌شود اسم و عنوان به کسی داد. همینجوری نمی‌شود فرد را به عنوان عالم ربانی معرفی کرد. ممکن است خیلی صفات دیگر باشد اما صفت ربانی بودن و نقش تربیتی در جامعه ایفا کردن و از هر موقعیتی بهره گرفتن برای اینکه راه صحیح به مردم نشان داده شود این کار عالم ربانی است.
علماء ربانی برتر از همه افراد جامعه هستند. کسی را با عالم ربانی نمی‌شود مقایسه کرد لذا اگر در احادیث ما وارد شده که روز قیامت مداد علما را با دماء شهدا می‌‌سنجند با آن علوّ درجاتی که برای شهدا وجود دارد، می‌‌گویند روز قیامت وقتی که با هم سنجیده می‌‌شود مداد علما ترجیح داده می‌‌شود. در روز قیامت به عابد می‌‌گویند تو برو به سوی بهشت و از نعمتهای بهشتی استفاده کن اگر بر اساس علمی حرکت کرده باشد والا خیلی‌ها عابدانه حرکت می‌‌کنند اما به خیال خودشان راه را درست می‌‌روند اما مطابق آنچه در بعضی روایات هست «کحِمارٍ طاعونه یدورُ و لا یَبرَحُ مِن مکانه» مثل الاغ تو آسیاب که گرد مغازه می‌‌چرخد. صبح تا شب راه رفته، شب چشمش را که باز می‌‌کنند می‌‌بیند اول جا هست. راه می‌‌رود ولی «علی بصیرة» نیست دید صحیح ندارد. علم ندارد حرکت صحیحی را نمی‌تواند داشته باشد اگر صحیح هم حرکت کرده عابد می‌‌گویند شما برو به بهشت ولی به عالم می‌‌گویند شما بایست تمام کسانی که از علم تو بهره گرفته‌اند راه را از تو یاد گرفته‌اند دست تک تک اینها را بگیر و به بهشت ببر. روایتی را حضرت زهرای مرضیه‌(س) از قول پدر بزرگوارشان حضرت رسول اکرم اسلام بیان کرده‌اند. ذیل آن حدیث شریف این قسمتش معروف است و زیاد نقل شده که دختر خانمی آمد محضر مقدس حضرت زهرا و از جانب مادر یک سری سؤالات را مطرح کرد که تا ده سؤال کردند و حضرت زهرا جواب دادند و دیگر سکوت کرد. حضرت فرمود اگر باز هم مطلبی داری سؤال کن، گفت دیگر شما را به زحمت نمی‌اندازم حضرت فرمودند اگر کسی را اجیر کنند که بار سنگی را بالای پشت بام ببرد و به او بگویند صدهزار دینار در مقابل این کار به تو می‌‌دهیم آیا برایش سخت است؟ بار سنگین هم که باشد چون مزد زیاد است برایش سخت نیست، انجام می‌‌دهد و خوشحال است. حضرت فرمود در مقابل هر سؤالی از سؤالاتی که تو داری برای من ارزشش برای من بیشتر است از اینکه بین زمین و آسمان پر از جواهر باشد و من همه را در راه خدا انفاق کنم. دنبال این حدیث حضرت این نکته را فرمودند که پدرم پیامبر گرامی اسلام‌(ص) فرمود روز قیامت که می‌‌شود به علما و آنهایی که متکفل امور تربیتی جامعه هستند خطاب می‌‌شود که شما بیایید و بایستید، به هر کدام از اینها یک میلیون حلّه و لباسها و خلعتهای بهشتی می‌‌دهند که پایان همین حدیث حضرت فرمود هر نخ این لباس از آنچه در دنیا هست ارزشش بیشتر است و اصلاً مگر می‌شود مقایسه کرد آنچه در دنیا است از امور مادی و مربوط به این دنیای گذرا است و آنچه آنجا است ماندنی و مربوط به معنویات.
اینها را وقتی مورد خطاب قرار می‌‌دهند به ایشان می‌‌گویند: «ایّها الکافلون بایتام آل محمّد‌‌(ص)»
ای کسانی که متکفل یتیمان آل محمد هستید؛ مگر مردم یتیمند؟ حضرت می‌‌فرماید: آنها که از امامشان فاصله پیدا کرده‌اند یتیمان آل محمدند. چون دستشان از پدر معنوی کوتاه است. «انا و علیّ أبوا هذه الأُمّة» پیامبر اکرم می‌‌فرماید: من و علی دو پدر این امّتیم. ائمه اطهار پدران معنوی جامعه، مردم یک پدری دارند که از آنها متولد می‌‌شود، یک پدر، پدر معنوی است و پدر معنوی ارزش و جایگاه والاتر و بالاتری دارد. چون ائمه از مردم در بعضی از زمانها جدا هستند و بخصوص در زمان ما که زمان غیبت کبرای امام زمان است و مردم به این پدر معنوی و دلسوز جامعه دسترسی ندارند به منزله یتیمها تلقی می‌‌شوند.
پیامبر اکرم‌‌(ص)فرمود به اینها خطاب می‌‌شود:«ایّها الکافلون بایتام آل محمّد‌‌(ص)»
ای کسانی که شما متکفل یتیمان آل پیامبرید بیایید دست افراد را بگیرید و آنها را به سمت بهشت ببرید و به شاگردانی هم که در مکتب این علما تربیت شده‌اند، پرورش یافته‌اند، راه را از اینها یاد گرفته‌اند، به هر کدامشان به اندازة علمی که فرا گرفته‌اند خلعت می‌‌دهند. از حله‌های بهشتی می‌‌دهند، تا آنجا که به بعضی از آن شاگردان تا صدهزار حله داده می‌‌شود. بستگی دارد به میزان ظرفیت خود طرف و میزان همکاری و همراهی در محضر علما  و بزرگانی که نقش تربیتی را ایفا می‌‌کنند. به اندازه علمی که گرفته‌اند در روز قیامت از حله‌های بهشت به آنها داده می‌شود.
این مردم اردکان که از سالها قبل علما بزرگ و علماء ربانی که متأخّر از آن علما حضرت آیت الله خاتمی و حضرت آیت الله بهجتی هستند و امروزه هم بحمدالله حوزه علمیه اردکان، حوزه علمیه قوی است. طلاب و اساتید و افراد ارزشمندی در این شهر مشغول تدریس، تعلیم یا تعلم هستند. در قم هم بحمدالله فضلا و بزرگانی از این شهرستان مشغول به تحصیل هستند، اینها همه نتیجه تربیت  آن علمای ربانی و آثار وجودی آنها است. هر مسجدی را که رفتم  همه مساجد که بحمدالله تعداشان هم زیاد است همه جا هم جماعت. هر جا که می‌‌روی مساجد آباد، جمعیتها قابل تقدیر. این اثری که در این شهر محسوس است. این آثار دینی، تربیتی و فرهنگی را مشاهده می‌‌کند می‌‌بیند علمای ربانی کار کرده‌اند. گاهی در بعضی از جاها یک نفر عالم وجود داشته. انسان وقتی که وارد می‌‌شود و مقایسه می‌‌کند با روستای مجاورش قابل مقایسه نیست. می‌پرسی چرا اینجور شده؟ این دو روستا با هم قوم و خویش هستند و رفت و آمد دارند. من در شهرستانی بودم دو روستا را در کنار هم مشاهده کردم، یک روستا هم اهل جبهه و جنگ بودند، هم اهل سپاه بودند، هم طلبه متعدد داشتند و هم مسجدشان آباد بود. روستایی با سه، چهار کیلومتر فاصله اصلاً باورشان نمی‌شد که ماه رمضان می‌‌شود از طلوع فجر تا مغرب شرعی چیزی نخوری و روزه بگیری! قبول نمی‌کردند و می‌‌گفتند واقعاً شما این چند ساعت چیزی نمی‌خورید؟! باورشان نمی‌شد.
من بررسی کردم که چه شده؟ اینها همه نزدیک به هم آب و هوا و کار مثل هم رفت و آمد فامیلی هم دارند. اینقدر تفاوت در فرهنگ! دیدم در یک محل نماینده آیت الله بروجردی یک قضیه‌ای پیش آمده سبب شده دو سال رفته توی این روستا مانده. دوسال وجود یک عالم ربانی در یک روستا کل روستا را متحول کرده بود. بعد از بیست، سی سال که از دنیا رفته بود و از آنجا هم مهاجرت کرده بود. هنوز آثار وجودی او محسوس بود. اثر وجود علمای ربانی اثری ماندگار است. در نسل انسان هم اثر می‌‌گذارد. در فرزندان و ذریّة انسان هم اثر می‌‌گذارد. این علما ارزشمند در جامعه هستند. گرچه هر عالمی ارزشمند است ولی عالم ربانی حسابش جدا است. کسی که نقش تربیتی ایفا می‌کند. البته این یک وجهه از قضیّه بود، یک معنای دیگر بّانی بودن یک عالم این است که خدایی بیاندیشد. از اول شروع به درسش، تحصیلش، شرکت در سر کلاس درسش و تدریسش نیّتش در همه افکار و برنامه‌ها خدایی باشد. ربانی بودن به این معنا هم می‌‌تواند باشد. ولی عنایت به لفظ رب و توضیحی که برای شما عرض کردم آن توجیح اول را بهتر متمایزش می‌‌کند. این علما هستند که ماندگار هستند. خوش به حال آنها و خوش به حال کسانی که از این محضرها استفاده می‌کنند. با مساجد سر و کار دارند با علمای ربانی ارتباط دارند. آیت الله بهجتی چهار سال است که از دار دنیا رفته، آثار وجودیش همچنان باقی است. نامش را هر کس که می‌‌شنود به روح بلندش سلام و صلوات و درود می‌‌فرستند. نباید از دنیا برود. از دنیا به صورت ظاهر می‌‌رود، ولی تعبیری دارد حضرت امیر مؤمنان علی‌‌(ع) که برای شما عرض می‌‌کنم. حضرت فرمود«هلک خزّان الاموال و هم احیاء» آنهایی که دنبال جمع مال و ثروت دنیا هستند و فقط مادیات و پول می‌‌فهمند. اینها در همین دنیا هم که هستند از بین رفته‌اند، مرده‌های متحرکی هستند. «و العلماء باقون ما بقی الدهر اعیانهم مفقوده و امثالهم فی القلوب موجودة»؛ فرمود عالم از دنیا هم که برود باز زنده است. باز نام و رسم و راه و نوشته‌هایش در بین مردم موجود است. عین و جسم آنها در بین مردم نیست، مردم نمی‌توانند زیارتشان کنند، ظاهر و جسم اینها را ببینند. جسم زیر خاک آرمیده. امّا واقعیت اینها، حقیقت اینها در دلها موجود است اینها از بین نرفته‌اند، آیت الله خاتمی‌ها نرفته‌اند، هستند، در بین مردم حضور دارند ولو حضور جسمانی نباشد، حضور روحانی است، حضور تأثیرگذار در جامعه. آیت الله بهجتی‌ها اگر زیر خاک هم دفن  بشوند حضور دائمی در جمع‌ها دارند. هم آنچه از آثار اینها است، هم شاگردانی که تربیت کرده‌اند و هم آثار خیری که بر سرپا کرده‌اند. مصلای این شهرستان که تقریباً بین مصلاهای کشور نمونه است با پیگیری و همت والای آیت الله بهجتی و همکاری خوب مردم این شهرستان به اینجا رسیده تا وقتی این بنا و سایر بناهای خیر باشد تا زمانی که این شاگردان ارزشمند باشند آیت الله بهجتی زنده است. درود و رحمت حضرت حق بر آیت الله بهجتی و همه کسانی که نقش تربیتی در جامعه ایفا کرده و ایفا می‌‌کنند. من تقدیر و تشکر دارم از همه شما بزرگواران بخصوص اعزه روحانی که زینت بخش مجلس‌اند عزیزانمان از نیروی انتظامی، مسئولین شهر، خانواده‌های معزز شاهد و کسانی که همت کردند در برگزاری این مراسم. گروهی چندین ماه کار کردند تا این مراسم برگزار شود و از همه بازماندگان مرحوم آیت الله بهجتی که منت گذاشتند و در جلسه حضور پیدا کردند. از همه آنها تقدیر و تشکر می‌‌شود و از طرف این عزیزان هم از شما تقدیر و تشکر دارم.
خبر خوشی دادند که حضرت آیت الله ناصری امام جمعه محترم یزد، نماینده محترم ولی فقیه در سطح استان در جلسه حضور پیدا کردند. حضور ایشان را خیر مقدم عرض می‌‌کنیم. ما علاقه‌مند بودیم که به صورت رسمی بتوانیم محضر ایشان باشیم و استقبال کنیم، امیدواریم اگر فرصت اجازه بدهد چند دقیقه‌ای از بیانات ایشان استفاده کنیم. انشاالله در مناسبتهای آینده از محضر ایشان استفاده بیشتری خواهیم کرد. ایشان نعمتی برای استان هستند اقتضاء کار عالم ربانی این است که با این سن و سال و مختصر کسالتی هم که دارند در عین حال حتی برای شرکت در مراسم آیت الله بهجتی از یزد به اینجا بیایند چون ارزش برای تربیت و علم و دانش قائل هستند وقت گذاشته‌اند. امیدواریم مردم استان قدردان این نعمت الهی باشند.

 
موضوع :
در محضر یار