درسوگ استاد شفق (حسين افخمي اردكاني)
در سوگ استاد شفق
استاد شعر و شاعر شیرین كلام رفت
شورآفرین صد غزل ناتمام رفت
گرمی فزای محفل انس و ادیب شهر
تا سدره پركشید و به دارالسلام رفت
شعر از شعور او نفسی تازه میگرفت
افسوس آن سخنور با احتشام رفت
تا بود، عشق بود و شکوفائی و شکوه
تا رفت از زمانه طراوت، تمام رفت
روشنگری كه از افق دین و معرفت
میداد از حقیقت ایمان پیام رفت
اشعار او به نهضت ما جان تازه داد
یادش به خیر،شاعر خون و قیام رفت
در اهتزاز بود رایت دین در پناه او
آن اسوه فصاحت و روح كلام رفت
یار امام و رهبر و دلسوز انقلاب
رونق فزای مكتب خیرالانام رفت
هرگز نشد زخویش بیازارد او دلی
انسان با فضیلت و نیکو مرام رفت
محراب جمعه در غم او رنگ غم گرفت
تا آن خطیب عالم والامقام رفت
داغ شفق به جان "رها" زد شرارهها
با سوز دل سرود فقیهی بنام رفت
حسین افخمی اردكانی
استاد شعر و شاعر شیرین كلام رفت
شورآفرین صد غزل ناتمام رفت
گرمی فزای محفل انس و ادیب شهر
تا سدره پركشید و به دارالسلام رفت
شعر از شعور او نفسی تازه میگرفت
افسوس آن سخنور با احتشام رفت
تا بود، عشق بود و شکوفائی و شکوه
تا رفت از زمانه طراوت، تمام رفت
روشنگری كه از افق دین و معرفت
میداد از حقیقت ایمان پیام رفت
اشعار او به نهضت ما جان تازه داد
یادش به خیر،شاعر خون و قیام رفت
در اهتزاز بود رایت دین در پناه او
آن اسوه فصاحت و روح كلام رفت
یار امام و رهبر و دلسوز انقلاب
رونق فزای مكتب خیرالانام رفت
هرگز نشد زخویش بیازارد او دلی
انسان با فضیلت و نیکو مرام رفت
محراب جمعه در غم او رنگ غم گرفت
تا آن خطیب عالم والامقام رفت
داغ شفق به جان "رها" زد شرارهها
با سوز دل سرود فقیهی بنام رفت
حسین افخمی اردكانی